آراء یونانیان
افلاطون، فیلسوف یونانی قرن چهارم پیش از میلاد، مسالهای برای توضیح حرکتهای آسمانی وضع کرد. او میگفت: ستارگان نماینده موجودات تغییرناپذیر و جاودانه هستند با سرعتیکنواخت و در کاملترین و منظمترین مسیرها در آسمان، به دورزمین میگردند. توجیه افلاطون مبنی بر اینکه تمامی ستارگان و سیارات باید در مسیرهایی دایره وار (چون دایره کاملترین شکلاست) به دور زمین بچرخد، به مدت ۲ هزار سال مهمترین مساله در نجوم باقی ماند.
راه حلی که یونانیان برای توضیح این پدیدهها مطرح مینمودند، کاملاً مبتنی بر مشاهدهای بود که از آسمان داشتند. ایشان میدیدند که ستارگان گویی بر سطح درونی کرهای چسبیدهاند و این کره به دور زمین میگردد. از طرف دیگر حرکت خصوصی خورشید را به همین گونه توصیف میکردند.
آنان فرض نمودند که زمین در مرکز کره بلورین (شفاف) بزرگیقرار دارد که این کره در ۲۴ ساعت یک دور به دور زمینمیچرخد. درون این کره دیگری قراردارد که به کره اول متصل است. این کره فلک حامل خورشید است که محورش حدود ۵/۲۳ درجه با محور چرخش کره بزرگ زاویه دارد. با چرخش کره آسمان، فلک حامل خورشید نیز میچرخد و در همین حین فلکحامل خورشید به دور محور خود در یک سال ادر حال دوران است.
پیش از فلک حامل خورشید، حامل ماه و زهره و عطارد قراردارند، که به زمین نزدیک ترند و خارج فلک خورشید، افلاک حامل مریخ، مشتری و زحل قرار گرفتهاند که همگی به کره آسمان (فلک الافلاک) متصل اند. یونانیان سعی میکردند که با انتخاب اندازه مناسب برای فلکها و سرعت و جهت آنها، مدل را با مشاهده سازگار نمایند.
“طالس” یکی از فلاسفه یونان باستان توانست خورشید گرفتگی ۲۸ ماه مه سال ۵۸۵ قبل از میلاد را پیش بینی کند. این موضوع جز از باریک بینی دقتی میدهد که اخترشناسی باستان بدان دست یافته بود.
اختر شناس دیگر به نام فیثاغورس و شاگردانش دستاوردهای مهمی داشت. اولاً فیثاغورسیان بودند که به این بینش دست یافته بودند که خورشید و ماه و ستارگان از جمله زمین، کروی هستند. البته دلیل ایشان این بود که کره، کاملترین اشکال است و چونهمه چیزها به عقیده ایشان ریاضی هستند، هر چیزی باید کاملباشد. همچنین پیشنهاد کردند که ماه خودش منبع نور نیست بلکه نور خورشید را باز میتاباند.
تبلیغات
با ما صفحه اول گوگل را تجربه کنید خرید بک لینک ، بک لینک