بطلیموس و المجسطی
بطلیموس منجم بزرگ اسکندرانی در ۱۵۰ میلادی کتاب المجسطی را به رشته تحریر در آورد. او در این کتاب به دنبال منظومه ایست که قادر به پیشگویی دقیق مواضع هر سیاره باشد. نوع منظومه و فیزیک حرکتها، در مدل او، مبنی بر فرضیههای ارسطو بود. در واقع علت اصلی این نکته که بطلیموس نظریه زمینمرکزی را پذیرفت نه خورشید مرکزی را همین بود که با عواملحرکت یعنی دینامیک ارسطویی بر اساس حرکت طبیعی سازگار بود. وی برای هرچه دقیقتر ساختن تئوری زمین مرکزی سه طرح مهم دارد و فلک خارج مرکز، فلک تدویر، فلک معدل المسیر ویسعی نمود با استفاده از این سه شگرد، نه تنها حرکات نایکنواختخورشید و سیارات و ماه را تعیین کند بلکه پدیدههایی مانندحرکت رجعی سیارات را نیز میتوانست توضیح دهد.
فلک خارج از مرکز:
سیاره بر روی فلک حامل خود قرار دارد، و فلک حامل به دور مرکزش میچرخد و سیاره را با خود بر میگرداند. ولی مرکز این فلک در مرکز زمین نیست بلکه از زمین فاصله دارد.
فلک تدویر:
فلکی است که مرکز آن، بر روی فلک حامل قرار دارد سیاره روی سطح فلک تدویر نصب شده و در حین گردش فلک تدویر، همراه فلک حامل به دور زمین بر میگردد.
نکته جالبی که درباره فلک تدویر سیارات خارجی ایجاد کرد آن بود که دوره گردش فلکهای تدویر سیارات بیرونی و دور مرکزشان همگی یکسال بود. در واقع چون بطلیموس نمیخواست زمین را با دوره تناوب یکسال به دور خورشید در نظر بگیرد، مجبور بود فلک تدویر سیارات را با دوره تناوب یکسان در نظر بگیرد تا حرکات رجعی سیارات خارجی را توضیح دهد.
و حرکات رجعی سیارات یکسان نبود. مریخ حرکات رجعی متفاوتی درهر بار، نشان میداد: گاهی حلقوی، گاهی زیگ زاگ… پس بطلیموس ترفندی دیگر زد: فلک معدل المسیر. او برای انسجام در مدل قمری نیز مجبور شد علاوه بر فلکتدویر، فلک معدل المسیر را نیز به کار ببندد.
فلک معدل المسیر:
بطلیموس فرض کرد که فلک حامل سیارهخود دارای حرکتی ثانویه است. به این معنا که مرکز فلک معدلالمسیر نقطه ژ به دور نقطه دیگری درحال گردش است.
با ورود فلک معدل المسیر به بعضی از قسمتهای یمدل بطلیموس، پیچیدگی کار را ناخوشایند نمود و شاید یکی از دلایلکه منجمین پس از بطلیموس شروع به نقد وی کردند، همین فلکمعدل المسیر بود.
کتاب المجسطی و استدلالها و محاسباتی که در آن بود، باعث شدکه مدل بطلیموس به الگویی مناسب برای پیش بینی موقعیت اجرام سماوی با دقت مطلوبی تبدیل شود. مدل سیارهای بطلیموس قریب ۱۵۰۰ سال مورد استفاده بود. چرااین مدت طولانی مدل بطلیموس باقی ماند؟
از دلایلی که میتوان به آنها اشاره کرد:
۱ – دقت کافی مدل برای پیش بینی موضع اجرام سماوی (حدود ۲ درجه)
۲ – با فلسفه ارسطویی، مورد پذیرش همه، انطباق داشت.
۳ – و همچنین با اعتقادات مذهبی زمان سازگار بود و هر مدلدیگری به معنای اختلاف با اعتقادات مذهبی به شمار میرفت و صاحب آن اندیشه کافر محسوب میشد.
سخن را بدین جا پایان نمیدهیم، چرا که پس از بطلیموس دانشمندانی ظهور کردند که تنها آثار ارزشمند یونانیان و علوماسکندریه را پاسداری نمودند، بلکه تصحیحاتی نیز برآنها انجامدادند، و این امر سرمایه عظیم بشری را به نسلهای بعد منتقلساختند، که اگر ایشان نبودند، شاید این علوم از بین میرفت.
تبلیغات
با ما صفحه اول گوگل را تجربه کنید خرید بک لینک ، بک لینک